معنی بازیگر خانم پایتخت

حل جدول

بازیگر خانم پایتخت

ریما رامین فر


بازیگر خانم

آشا محرابی


خانم بازیگر ایرانی

نیکی کریمی


بازیگر خانم پرستاران

لیندا کیانی


خانم بازیگر ایتالیایى

ویرنا لیزى


بازیگر خانم سریال‌مدینه

آرام جعفری


خانم بازیگر آمریکایى

دوریس دى


بازیگر خانم آمریکایی

رابین تونی


بازیگر سریال پایتخت

محسن تنابنده، ریما رامین فر، علیرضا خمسه، احمد مهرانفر

لیندا کیانی


بازیگر خانم فیلم حیرانی

نیوشا ضیغمی

گویش مازندرانی

خانم

خانم بانوی نجیب و شریف

لغت نامه دهخدا

خانم

خانم. [ن ُ] (ترکی، اِ) بانو. خاتون. بی بی. (ناظم الاطباء)، جُرَّه. ستی. خدیش. کدبانو. بیگم:
جان به لب عاشق بیدل رسد
با غمزاتی که تو خانم کنی.
ایرج میرزا.
|| لقب گونه ای است که در آخر اسم زنان درآید چون مهرانگیزخانم. || فاحشه. جنده. زانیه.
- خانم بزرگ، برترین زن خانه. گاهی نوادگان، مادر بزرگ را بدین لقب خطاب کنند.
- خانم کوچک، بانوچه. دوشیزه.
- خانم کوچولو، لقب گونه ای است که به دختران دهند.
- خانم و خاتون، با کمال حرمت. با وقار تمام. چون: مثل خانم و خاتون ها برو اینکار را کن.
- امثال:
خانم پاشنه ترکیده آقا طلبیده،چون زنی را شوهر او بخواند زنان دیگر این را بمزاح به او گویند. (امثال و حکم دهخدا).


خانم خانما

خانم خانما. [ن ُ ن ُ] (اِ مرکب) مخفف خانم خانمها.

نام های ایرانی

خانم

دخترانه، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضینامها می آید و نام جدید می سازد مانند ماه خانم، خانم گل

معادل ابجد

بازیگر خانم پایتخت

2344

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری